به گزارش
بلاغ، در هر فرهنگ و هر کشوری باید نتیجه فرهنگ و اصالتهای مردم آن کشور را به فرزندان و تربیتشدگان آن سرزمین شناخت، انقلاب اسلامی ایران را نیز باید به نتائج تربیتی و محصول انسانی آن شناخت که در یک جمله باید گفت: بسیج، فرهنگ نظام اسلامی و بسیجی، حاصل فردی و اجتماعی انقلاب اسلامی در سطح داخلی و بینالمللی است.
از بزرگترین دستاوردها و اعجاز سترگ انقلاب اسلامی، تولد بسیج، بهعنوان فرهنگی الهی و جاننثارانه برای تحقق اهداف و آرمانهای نبی مکرم اسلام(ص) و اهلبیت گرامش، که درود همه کائنات بر آنان باد، است.
بسیج و بسیجی با ملاک قرار دادن علیابنابیطالب(ع) بهعنوان امیرالمومنین، زندگی خود را وقف ارزشهای اسلامی و خدمت به مردم براساس سبک و سیاق زندگی امامان معصوم خود میکند و در این مسیر نه منتگذار که منتپذیر است.
زندگی خود را بمانند بزرگان دینی، ساده و بیآلایش و بدور از تجمل و اشرافیت و لحظه لحظه آن را در مسیر خدمت به جامعه و تولید و سازندگی قرار میدهد.
کم هزینه و پرفایده است. از خود میگذرد و به دیگران در کمال گمنامی میپردازد.
در مسیر حرکت خود تنها به ملاکهای انسانی و دینی و پیروی از امامالمسلمین توجه داردو در کمال هوشیاری، اهل تدبّر و مطالعه و بصیرت است و با شاقول ولایت، دیگران مدعی را میسنجد.
بسیجی میداند که هدف اول انقلاب اسلامی، فرهنگ و اخلاق و تعالی روح و جان انسانهاست و هر کسی در هر مقامی بخواهد با اصلیکردن مسائل دیگر و از جمله امور مادی و اقتصادی، آن اهداف متعالی را به حاشیه و فراموشی براند، او منحرف و ضدانقلاب اسلامی است؛ هرچند که پرداختن به مسائل مادی و برطرف کرده هرگونه دغدغه اقتصادی از وظائف و تکالیف اولیه دولت اسلامی است.
بسیجی میداند "تکلیف" از ریشه "کلفت" و "زمخت" و "سخت" است و "تکلیفگرایی" با "عافیتطلبی" هیچ موانستی ندارد. او نیک باور دارد که نمیتوان "عافیتطلب" بود و همچنان داعیه "انقلابیبودن" را داشت و بسیجی نمیتواند "انقلابی" نباشد تا "عافیتطلب" باشد؛ چراکه رهبر و قائد عظیمالشأن او ،امام خامنهای، فرمود که: "من یک انقلابیم نه یک دیپلمات".
بنابراین اگر قرار باشد "دیپلمات" در مجموعه نظام اسلامی دارای مشروعیت باشد، باید انقلابی عمل کند تا بتواند عناون مقدس "بسیجی" را بر خود نهد. بعبارتی دیگر، "دیپلمات" اگر "بسیجی" نباشد، بهیچوجه نمیتواند "انقلابی" باشد و مشکل اصلی دستگاه "دیپلماسی" ما "بسیجینبودن" آن است که نمیتواند "انقلابی" عمل کند.
قس علیهذا در همه شئون و بخشهای کشور، از دستگاه مجریه و دولت و وزراء گرفته تا نظام مقننه و قضائیهمان، که اگر "بسیجی" باشند باید "انقلابی" عمل کنند و نتیجه کارشان نباید باقیمانده مشکلات برای جامعه باشد.
مسئولان در همه دستگاهها و در همه سطوح در صورت "انقلابی" عملکردن، "بسیجی" خواهند بود، حتی اگر در سازمان "بسیج" ثبتنام نکرده باشند و کارت و لباس بسیجی، که افتخار بزرگ و همسانسازی با شهداء است، دریافت نکرده باشند.
امروز، بسیجی در ذهن و خاطره ملت ما و جهانیان سمبل توانایی و خواستن در هر شرائط و دستیابی به ناممکنهاست. "بسیجی" یعنی عبور از "بنبستها" و ممکنسازی ناممکنها.
در 8سال دفاع مقدس و رویارویی با همه استکبار و اذنابش و رسیدن به اوج افتخار در بدترین تحریمهای ظالمانه تاریخ و اعتماد به جوانان و رساندن کشور به نقطه حیرتآور، از نتائج عادی "تفکر بسیجی" است.
"بسیجی" متوقف در زمان و مکان نیست؛ بدین جهت هرجا که کشور و مردم نیاز به کمک دارند، قبل از دولت و بیشتر از مسئولان میتوان "بسیجیان" را حاضر و فعال و بیادعا یافت که در کمال گمنامی به خدمات میپردازند و از آنسوی هم، زخمزبان و نیش و کنایهها را حتی از برخی دولتمردان میشنوند و باز هم برای حفظ فضای آرامش، دم بر نمیآورند و هیچ نمیگویند.
خداوند بر درجات امام راحل(ره) بیافزاید و توفیقات مقام معظم رهبری را هزاران برابر فرماید که همواره این نکته را به امت یادآور میشدهاند که کشور با "تفکر بسیجی" و "توجه به بسیجیان" قادر به عبور از گذرگاههای خطرناک است و باید مراقب بود تا "کشور به دست نااهلان نیافتد".