به گزارش
بلاغ، زن و مرد در خلقت خداوند عهدهدار تکثیر نسل برای افزایش و اعتلای فضیلتها و ارزشهای عالی انسانی و الهی هستند، که باید در چهارچوب ضوابط و قوانین خاص آسمانی به این رسالت خود عمل کنند.
رسالتی سترگ برای اشرف مخلوقاتاین ماموریت الهی زمانی قابل تحقق است که این دو موجود بتوانند ارتباط سالم و دارای مرز مشخص بین خود برقرار کنند تا بتوانند خاستگاه پرورش و تربیت فرزندان و جامعهای وارسته و پاک باشند.
در تمامی اقوام و مذاهب، حد و مرز ارتباط بین زن و مرد بیگانه تعریف و مشخص شده، که اگر از این ارتباط از حدود تعیینشده فراتر رود، ارتباط ایجادشده منشاء بروز مشکلات و ناهنجاری میشود. بطور کلی،از اقوام باستانی گرفته تا ادیان ومذاهب گوناگون در جوامع بشری امروزی، هر کدام قوانین و ضوابطی خاص برای ازدواج زن و مرد دارند و تعامل خارج از آن ضوابط را ممنوع میدانند.
دین مبین اسلام که کاملترین و جامعترین دین است،در این زمینه از همه مکتبها و ادیان، دقیقتر و حساستر است و میگوید: روابط بین دو جنس مخالف باید در چارچوب خانواده باشد و اگر از این چارچوب و ضوابط خارج شود، سبب انحراف اخلاقی و در نتیجه فساد فردی و اجتماعی خواهد شد. البته این سخن بدین معنا نیست که هیچ زنی حق صحبت کردن با مرد نامحرم را ندارد، بلکه این سخن در مواردی است که رابطه زن و مرد بیگانه از حالت عادی خارج شود و به دوستی و گفتگوهای طولانی کشیده شود که اسلام هرگز چنین روابطی را نمیپذیرد.
ارتباط جنس مخالف در پرتو ضوابط الهیبه عبارت دیگر،چون ارتباط و دوستی با جنس مخالف میتواند موجب بروز فساد شود، اسلام چنین ارتباطی را نمیپذیرد و فرهنگ و عرف جامعه اسلامی تنها زمانی اجازه رفت و آمد و همراهی دو فرد از جنس مخالف را میدهد که تحت ضوابط و عقد شرعی، محرم باشند و این محرمیت نیز با نظارت و اذن ولی دختر صورت گرفته باشد.
بنابراین همه دوستیهای خیابانی میان دختر و پسر، گفتگوهای تلفنی و مانند آن جایز نمیباشد و عواقب تلخ و دردناکی را در پی دارد، که مشاهده هزاران مورد در این زمینه گویای صحت مطلب فوق است.
ارتباطهای ویرانگر و کشندهبررسیها نشان میدهد که بیشتر دوستیها میان دختر و پسر، سرانجام خوشی نداشته است، چرا که وقتی دختر، با عقیده و اندیشهها، آرزوها و رویاهایش با پسری دوست میشود، با خود میاندیشد که او عاشق من است و از صمیم قلب به من علاقه دارد، و حتما مرا خوشبخت خواهد کرد و یا میپندارد پسری که به او ابراز علاقه کرده همان فرد ایدهآل و رمانتیک رویاهای اوست، غافل از اینکه پسر فقط برای ارضای شهوت و خوش گذرانی به او محبت نشان میدهد و پس از مدتی او را رها خواهد کرد، چه بسا افرادی که با تعداد زیادی از جنس مخالف خود ارتباط دوستی برقرار کردهاند، آیا به همه آنان عشق میورزند؟
آمارها بیانگر آن است که فقط 4 درصد دوستیهای میان دختر و پسر به ازدواج منتهی میشود و البته این در صورتی است که این درصد کم هم در ازدواجشان به طلاق منجر میشوند. تعداد اندکی از جوانان که بر پایه دوستیهای خیابانی زندگی مشترک تشکیل دادهاند، تا یکی دو سال احساس خوشبختی کردهاند، ولی در نهایت در پیچ و خم زندگی به کاستیهای یکدیگر پی برده و این نکته را در مییابند که ازدواج آنها فقط بر پایه عشقی سطحی صورت گرفته است، و علاقه وافر به یکدیگر در آغاز دوستی به آنان اجازه نداده تا عیبهای یکدیگر را ببینند، در نتیجه هر یک دیگری را برای خود فردی ایدهآل میپنداشتند، لیکن بعد از ازدواج کمبودها و مشکلات اخلاقی دو طرف آشکار گشته است. از این رو آنها چارهای جز طلاق ندیدهاند. اینها گوشهای از مسائل و مشکلات دوستی با جنس مخالف است که از پیامدهای دیگر آن میتوان به جذب در باندهای فساد، اعتیاد، دزدی، جنایت، ایدز و...اشاره کرد.
دوری از عفاف، سقوط در دره فساد و تباهیبررسیها نشان میدهد که یکی از مهمترین عوامل فرار دختران از خانه، دوستی با جنس مخالف است. بیشتر دختران فراری به داشتن رابطه با جنس مخالف اعتراف کردهاند. تحقیقات بیانگر این است که بیش از 60 درصد دختران فراری پیش از فرار، با جنس مخالف خود دوست بودهاند. نکته شگفتانگیز این تحقیقهای میدانی در اینجاست که دختران فراری، یا نام واقعی دوست پسر خود را نمیدانند و یا اگر میدانند به خیال خود برای اثبات وفاداری نام او را فاش نمیکنند و در خیال واهی خود بر این باورند که دوست پسرشان به سراغ آنان خواهد آمد. از سوی دیگر تعدادی از دختران فراری هم به اشتباه خود پی بردهاند و تباه شدن و بی آبرویی خود را به سبب ارتباط با دوستان پسر خود میدانند و علت فرارشان را وعدههای پوچ دوست پسرشان بیان میکنند.
مذهب، قویترین نگهدارنده از سقوطباید گفت در خانوادههایی که مسائل مذهبی به خوبی رعایت میشود، ارتباط و دوستی با جنس مخالف، کمتر اتفاق میافتد. در این خانوادهها، والدین مسائل محرم و نامحرم را به خوبی برای فرزندان خود بیان کردهاند که به طور طبیعی این ناهنجاریها در این خانوادهها به مراتب کمتر به وجود میآید. ناگفته نماند که بیشتر دختران برای نخستین بار بصورت مستقیم با پسرها ارتباط برقرار نکردهاند و ایجاد ارتباط آنان با پسرها به یکی از روشهای زیر میباشد:
1-معرفی شدن به وسیله یکی از دوستان همجنس به یک پسر.
2-معرفی از سوی بعضی از زنان فامیل یا همسایه.
3-تحت فشار و تحقیر دوستان مبنی بر ناتوانی در جلب نظر یک پسر و همسان سازی با همسالان.
بنابراین، این نکته را نباید فراموش کرد که معمولا دختران نوجوان به خودی خود دست به انتخاب دوست پسر نمیزنند، بلکه از سوی بعضی از دوستان و همسالان تحریک یا ترغیب میشوند و این اهمیت تاثیر الگوها و همسالان را نشان میدهد.
چه باید کرد؟چه زیباست که دختر مسلمان ایرانی با کنار گذاشتن الگوهای غربی، خودش را بیابد و به ارزش والای خود آگاه شود و جستجو کند که دین اسلام به گوهر وجودی زن و دختر مسلمان چه بهایی داده است.
خداوند متعال بالاترین ارزشها را برای همسری و مادری زن قائل میشود، چنانکه پیامبر اکرم(ص)بهشت خداوند را زیر پای مادران بیان میفرماید و بوسیدن پای این فرشتههای آسمانی را به مثابه بوسیدن خانه خدا ذکر میکند و نگاه محبتآمیز فرزندان به صورت مادران را در زمره عبادات بر میشمرد.
شأن آسمانی دختران عفیفه و محجبهپروردگار در قرآن کریم احسان و نیکی به مادران و پدران را بلافاصله بعد از اطاعت خودش واجب کرده است. حال با وجود این همه ارزشها و منزلتهای بلندی که یک دختر مسلمان میتواند داشته باشد، چرا بدون توجه به این عظمت و ارزش والا، بعضا خود را همچون کالایی پر زرق و برق در کوچه و بازار و خیابان عرضه میکنند و گوهر گران قیمت عفاف را به بهای اندک هوس میفروشد و همه هستی خود را در تندباد هوا و هوس نابود میسازند؟!.
علاوه بر این، همان طور که پدر و مادر برای تامین نیازهای مادی فرزندان تلاش میکنند و حاضرند برای تامین پوشاک و خوراک و مسکن فرزندانشان مشقتهای زیادی را بر خود تحمیل کنند، باید سعی کنند تا نیازهای روحی و معنوی آنها را نیز تامین کنند و به دنبال برآوردن نیازهای روحی آنها باشند تا دختران و پسران هنگام نیاز به جنس مخالف با راهنماییهای دوستانه پدر و مادر به دور از مخفی کاری و با پرهیز از هر گونه تجملات و زیاده خواهی در پرتو ازدواج و تحت حمایتهای مادی ومعنوی پدر و مادر تشکیل خانواده دهند، و با عشق و علاقه به یکدیگر در زندگی زناشویی نگهبان بقای کانون خانواده و موجب عفت و پاکدامنی یکدیگر باشند.