به گزارش
بلاغ، آگاهیهای تاریخیدرباره زندگی امام جواد علیهالسلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط بهامامان معصوم علیهالسلام میگردید، تقیه و شیوههای پنهانی مبارزه که برای "حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثریدر عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیهالسلام چندان طولانی نبودهاست کهاخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
و نیز گفتنی است، زمانی کهامام رضا علیهالسلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد، و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیهالسلام چنین بر میآید که امام جواد علیهالسلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیهالسلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را میدانست که شیعیان پس از امام رضا علیهالسلام فرزند او را بهامامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیهالسلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیهالسلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونهای که میکوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیهالسلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی در آورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی میتوانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماسهای آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصلهامام جواد علیهالسلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود کهامام رضا علیهالسلام را به شهادت رساندهاست. اکنون میبایست با فرزند وی به گونهای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر میآید: موقعی که مأمون تصمیم بهازدواج ام فضل با امام جواد علیهالسلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه دربارهامام رضا علیهالسلام هم به سختیدچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری کهاز دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را بهازدواج کودکیدرمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فیدینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛ کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمیدهد و واجب را از مستحب باز نمیشناسد.
مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیهالسلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را بهاشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا بهاین دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیهالسلام هنوز به آن حضرت "صبی" اطلاق میشده است.
مكتب علمى امام جواد علیهالسلام
مىدانیم كه یكى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هركدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مكتب خویش شاگردانى تربیت مىكردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مىكردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یكسان نبودهاست، مثلا در زمان امام باقرعلیهالسلام و امام صادق علیهالسلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم كه تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیهالسلام بالغ برچهار هزار نفر مى شد، ولى از دورهامام جواد تا امام عسكرى علیهالسلام به دلیل فشارهاى سیاسى و كنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مكتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیهالسلام كاهش بسیار چشمگیرى را نشان مىدهد.
بنابراین اگر مىخوانیم كه تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیهالسلام قریب صد و ده نفر بودهاند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب كنیم، زیرا از یك سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و كنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و بهاتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نكرد!
درعین حال، باید توجه داشت كه در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههاى درخشان و شخصیتهاى برجستهاى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زكریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند كه هر كدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مىرفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیهالسلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمىشوند، بلكه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كردهاست. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در كتاب «معالم العترة الطاهرة» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بكر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كردهاند. (8)
نحوه شهادت حضرت
درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصریدر پارهای از روایات آمدهاست.(9)
فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبههای سیاسی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیهالسلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش میگذشت. عناد عباسیان با آل علی علیهالسلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیهالسلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت ویدر همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی میباشد.
مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتیدرباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیهالسلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانستهاست.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نمودهاست.(11)
پارهای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند کهامام جواد علیهالسلام به میل خود و برایدیداری از معتصم عازم بغداد شدهاست.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم بهابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کردهاست.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده کهامام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت کهام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیهالسلام از دو جهت ناکام مانده بود:
نخست آن کهاز آن حضرت دارای فرزندی نشد.
دوم آن کهامام نیز چندان توجهی به وی نداشت.
ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامهای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این کهامام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:
ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است کهاین عمل به دستور معتصم انجام شدهاست.(18) و بالاخرهامام جواد علیهالسلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است.
پرسش : امام جواد(علیهالسلام) چگونه به شهادت رسید؟
پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: مامون در سال 218 هجرى درگذشت و پس از او برادرش «معتصم» جاى او را گرفت. او در سال 220 هجرى امام را از مدینه به بغداد آورد تا از نزدیک مراقب او باشد، لذا در مجلسى که براى تعیین محل قطع دست دزد تشکیل داده بود، امام جواد(علیه السلام) را نیز شرکت داد [و فتوای امام با اینکه جوانتر از همه بودند مورد قبول واقع شد] و قاضى بغداد (ابن ابى دُواد) و دیگران شرمنده شدند و چند روز بعد از آن «ابن ابى دواد» از حسد و کینه توزى نزد معتصم رفت و گفت: از بابخیر خواهى، به شما تذکر مى دهم که جریان چند روز قبل به صلاح حکومت شما نبود؛ زیرا در حضور همه دانشمندان و مقامات عالى مملکتى فتواى ابو جعفر (امام جواد)، یعنى فتواى کسى را که نیمى از مسلمانان او را خلیفه و شما را غاصب حق او مى دانند، بر فتواى دیگران ترجیح دادى و این خبر میان مردم منتشر و خود دلیل قاطعى بر حقانیت او نزد شیعیانش شد.
معتصم که مایهابراز هر نوع دشمنى با امام را در نهاد خود داشت، از سخنان «ابن ابى دواد» بیشتر تحریک شد و در صدد قتل امام برآمد و سرانجام منظور پلید خود را عملى ساخت و امام را توسط منشى یکى از وزرایش مسموم و شهید نمود. امام هنگام شهادت بیش از بیست و پنج سال و چند ماه نداشت.پی نوشت ها 1- الحیاة السیاسیة للامام الجوادعلیهالسلام، ص 65.
2- الارشاد، ص 319.
3- همان، صص319-320.
4- شیخ طوسى، رجال، الطبعة الاولى، نجف، منشورات المكتبة الحیدریة، 1381 ه. ق، ص 397-409. مؤلف «مسند الامام الجواد» تعداد یاران و شاگردان امام جواد را 121 نفر مىداند (عطاردی، شیخ عزیز الله، مسند الامام الجواد، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضاعلیهالسلام، 1410 ه. ق) و قزوینى آنها را جمعا 257 نفر مىداند (قزوینی، سید محمد كاظم، الامام الجواد من المهد الى اللحد، الطبعة الاولى، بیروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق)
5- آقاى عطاردى در مسند الامام الجواد با احصائى كه كرده مجموع احادیث منقول از پیشواى نهم را در زمینههاى مختلف فقهى، عقیدتى، اخلاقى، و... ، تعداد مذكور در فوق ضبط كردهاست.
6- تاریخ بغداد، بیروت، دارالكتاب العربی،ج3، صص54 و55.
7- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،1403 ه. ق،ج2، ص 35.
8- ابن شهرآشوب،قم،المطبعة العلمیة،ج 4، ص384.
9- الکافی، ج1، صص492-493.
10- الارشاد، ص 326.
11- تاریخ گزیده ، صص 205-206.
12- الائمهالاثنی عشر، ابن طولون، ص 103؛ شذرات الذهب، ج2، ص 48.
13- بحارالانوار، ج50، ص8.
14- الفصول المهمه، ص 275.
15- مروج الذهب، ج3، ص 464.
16- الائمة الاثنی عشر، ابن طولون ص 104، الفصول المهمه، ص 276. ام فضل، خواهرزاده معتصم بود.
17- الارشاد، ص 323.
18- الکافی، ج 1، ص 323.